شیراز

بوی عطر نارنج شیراز در اردیبهشت ماه، مشام هر رهگذری را در این شهر نوازش می‌دهد تا به آدمیان یادآور شود که شهریست دربرگیرنده بخش مهمی از تاریخ، هنر و ادبیات ایران‌زمین. در تقویم رسمی ایران، ۱۵ اردیبهشت ، روز شیراز نامگذاری گردیده تا بهانه‌ای گردد برای گردشگران درون و برون مرزی تا این شهر زيبا را به عنوان مقصد خود انتخاب کنند.

مهم‌ترین عامل نام‌گذاری این روز در ماه اردیبهشت، آب و هوای دلکش این شهر است. طبیعت شاداب شيراز رنگ و بوی دیگری به خود می‌گیرد و چشم‌ها را به سمت خود خیره می‌کند. به‌ عنوان مثال ، باغ ارم که در دوره‌ی سلطنت ناصرالدین شاه توسط معمار حاذق ایرانی ، حاج محمد حسن خان طراحی گردید، به علت تنوع درختان زینتی و میوه‌دار چهره‌ای رنگارنگ به خود می‌گیرد ، گویی فرشی هزار رنگ برفضای این باغ پهن شده است. زیبایی‌های بی پایان این شهر از دیرباز مورد توجه شاعران بوده و هست و سعدی در مورد این شهر می‌گوید :

آنکه نشنیده است هرگز بوی عشق          گو به شیراز آی و خاک ما ببوی

شیراز به شهر شعر معروف است و وقتی صحبت از شاعران به میان می‌آید، نام دو استاد سخن ایرانی ، سعدی و حافظ در ذهن‌ها برجسته می‌گردد که آرامگاهشان در این شهر قرار دارد. شاعرانی که با تلاش‌ها و آثار هنری به جای مانده از خود، به زنده ماندن زبان و ادبیات فارسی کمک شایانی کردند. آرامگاه سعدی در باغی با درخت‌های نارنج و کاج‌های سربه فلک کشیده واقع شده است و بنای آن دارای هشت ستون بلند است که اشعار این شاعر روی آن نوشته شده است. در خیابان حافظیه‌ی شیراز، آرامگاه خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین محمد شیرازی ملقب به لسان‌الغیب قرار دارد. این بنا براساس طرحی از آندره گُدار و به فرمان رضاشاه ساخته شده است. 

زمانی که معماری این بنا را از لحاظ مفهومی بررسی می‌کنیم، متوجه می‌شویم که این بنا به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شده است. بخش جنوبی حافظیه نماد دنیای مادی و ظاهر فریبنده‌ی آن است. وقتی به آرامگاه نزدیک می‌شویم، انسان از بند وسوسه‌های نفسانی رها می‌شود. بالا رفتن از ایوان به معنای معراج عرفانی و سیر و ملوک در دنیای ملکوت است. جلو که می‌رویم کم‌کم آرامگاه که نماد خورشید است نمایان می‌شود. از ایوان پایین می‌آییم و این پایین آمدن نماد تعظیم در برابر این خورشید درخشان است. ایوان شامل دو ردیف پله می‌شود که هر ردیف دارای 9 پله است. عدد 9 در ادبیات فارسی عدد آسمان‌ها بوده و مقدس است. بخش شمالی حافظیه نماد ملکوت است. چون آرامگاه در این قسمت قرار دارد و رسیدن به آرامگاه نشانه‌ی دست‌یابی به حقایق و رمز و راز‌های دنیا است. بر فراز بارگاه حافظ، گنبدی مسی به شکل کلاه دراویش (ترک) ساخته شده و علت انتخاب این فلز در معماری ، اکسید شدن مس به مرور زمان و گرفتن رنگ زیبایی به خود است.



بنای آرامگاه حافظ ﺷﺎﻣﻞ ﻫﺸﺖ ﺳﺘﻮن ﺳﻨﮕﯽ ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ ﺑﺎ ﺳﺮ ﺳﺘﻮن‌ﻫﺎی ﻣﻘﺮﻧﺲ طراحی شده که نشانه‌ی قرن 8 هجری قمری است، قرنی که حافظ در این دنیا زندگی کرده است و روی ستون‌های آن اشعاری از وی نوشته شده است. گنبد از درون بارنگ‌های مختلف عرفانی آراسته شده است؛ آبی فیروزه‌ای (بهشت)، سرخ ارغوانی (شراب ازلی)، سیاه و سفید (شب و روز) و قهوه‌ای سوخته (خاک) است و به هنر خاتم‌کاری شیراز نیز اشاره‌ای دارد و با خطوط رسمی بندی و نقوق اسلیمی مزین شده است. ﺑﻨﺎی حافظیه و ﺳﻨﮓ ﻗﺒﺮ وی ﺑﺎ ﭘﻨﺞ ﭘﻠﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﺎ ﺑﻪ ارﺗﻔﺎع ﯾﮏ ﻣﺘﺮ ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﻣﺤـﯿﻂ اﻃﺮاف آن اﺳﺖ.

حافظ شیرازی از عزیزترین‌های این مرز و بوم است که میزان محبوبیت آن را می‌توان در استفاده از فال حافظ در شب یلدا و دیوان حافظ بر سفره هفت سین مشاهده کرد، گالری طلا و جواهر درریس به نشانه‌ی ادای احترام به این شاعر پرآوازه‌ی ایرانی اقدام به طراحی و ساخت گردنبند حافظیه کرده است تا علاقه‌مندان به فرهنگ و زبان فارسی با استفاده از این گردنبند، یاد و خاطره این شاعر را همیشه با خود به همراه داشته باشند.



شهر شکوفه‌های نارنج بار تاریخی سرزمینمان را نیز به دوش می‌کشد. تخت جمشید یا پرسپولیس از مکان‌های تاریخی مورد توجه در این شهر است. هر ایرانی یا بهتر بگویم هر فردی که به تاریخ نیاکان‌مان علاقه دارد توصیه می‌گردد ، این مکان را در لیست مکان‌های مهم دیدنی قرار دهد تا به عظمت امپراطوری هخامنشیان پی ببرد و از ذکاوت و تیزهوشی معماران ایرانی در چندین هزار سال پیش متحیر بماند. در کتب تاریخی مختلف، از تخت جمشید به عنوان بنایی عظیم و شگفت آور یادشده است و پرداختن به قسمت‌های مختلف این بنا نیازمند زمان و مطالعه فراوان است که در این مدخل نمی‌گنجد. خانم جوانا لاملی بازیگر و مستندساز انگلیسی در مستندی به نام «جاده ابریشم» که در سال ۲۰۱۸ پخش گردید، این مکان را بسیار خارق العاده و مدهوش کننده نامید و آثار حیرت از عظمت این بنا ، در چهره ایشان نمایان است. تخت جمشید سرشار از مجسمه‌های نمادین است که یکی از آنها شیردال یا گریفین است. شیردال موجودی است افسانه‌ایی با تن شیر و سر عقاب «دال» است که گوش‌هایی شبیه به اسب دارد و در آیین و کشورها معانی متفاوتی دارد اما در عصر هخامنشی از آن به عنوان نماد قدرت و شکوه یاد میشد. شیر و عقاب دارای نیرویی رازآمیز شناخته می‌شدند و نماد پادشاهی در نزد آریاییان بوده است. سرستون‌های هخامنشی یکی از مشهورترین سازه‌هایی هستند که شکوه و عظمت شیردال‌ها را نمایش می‌دهند. هخامنشیان شیردال را «نگهبانی در برابر اهریمن، جادو و دروغ» می‌دانستند. از این نماد در تکوک‌های سیمنه و زرینه و زیورآلاتی که از آن دوران به جای مانده است، به چشم می‌خورد. بسیاری بر این باورند که سیمرغ در ادبیات کلاسیک، شکل امروزی همان شیردال است. شیردال‌ها نماد موجوداتی وفادار بودند که حتی اگر جفتشان می‌مرد، بعد از او به سراغ جفت دیگری نمی‌رفتند.

گالری درریس با استفاده از نماد شیردال و سنگ فیروزه آزمایشگاهی، گوشواره‌ی شیردال را طراحی و ساخته است تا با استفاده از آن، شکوه و عظمت دوران هخامنشی را در استایل خود به همراه داشته باشید.



گل نیلوفر آبی یا لوتوس به فراوانی در نقوش تخت جمشید دیده می‌شود. ایرانیان قدیم به درستی به این گیاه گل آب زاد (گلی که از آب می روید) می‌گفتند. مهم‌ترین جنبه‌ی گل نیلوفر آبی ارتباط آن با آب است؛ چون آب عنصر اساسی حیات و نمادی است از اقیانوس اولیه‌ی کیهانی. نیلوفر آبی گر چه ریشه در قعر آب دارد، ولی بر سطح آب شکفته می‌شود، این گل مظهری از شکوفایی جهان و نیل آن به مرتبه‌ی تجلی یا ظهور است. از سوی دیگر نیلوفر نماد پاکی است، زیرا گرچه در گل و لای کف آب ریشه می‌بندد، اما آلودگی آب بر برگ‌هایش نمی‌نشیند و در میان تیرگی‌ها پاک و روشن باقی می‌ماند.

 در نقوش تخت جمشید، داریوش، شاه هخامنشی را می‌بینیم که بر تخت نشسته و گل نیلوفر آبی در دست دارد و نمایندگان و بزرگان قوم ماد که در نوروز برای سلام، شادباش و تقدیم هدایا نزد شاه آمده‌اند، به همین سبب لوتوس را گل سلطنتی نیز نامیده‌اند. از این گل به عنوان نماد صلح و دوستی ایرانیان باستان نیز یاد می‌شود. این نماد در آثار و بناهای به جای مانده و ادبیات فارسی بسیار به چشم می‌خورد به طوری که در بیتی از سعدی آمده است که:

چو نیلوفر در آب و ماه در میغ         پری رخ در میان پرنیان است

گل نیلوفر آبی ساقه در آب دارد و رویش به سمت خورشید است و در اساطیر ایران این گل نماد ایزد بانوی ناهید است که جای مهمی در آئین‌های ایران باستان به خود اختصاص می‌دهد وی ایزد بانوی آب می‌باشد که در نقوش برجسته به صورت زنی جوان حجاری شده‌ است نام این خدا نخستین بار به صورت آناهیتا در کتیبه‌های هخامنشی دیده شده‌ است، بنابراین گل نیلوفر آبی، گل آناهیتا نیز به‌شمار می‌رود. نیلوفر با آئین مهری نیز پیوستگی نزدیک می‌یابد. در صحنه زایش مهر، او از درون غنچه نیلوفر متولد گردیده ‌است.

گوشواره نیلوفر آبی پارسیان توسط گالری طلا و جواهر درریس طراحی و ساخته شده است تا نمادی که مظهر پاکی و زایش است، قابل استفاده برای دوست داران نمادهای ایرانی و باستانی باشد.